سلام قبلاً ع بودم مايه آرامش بودم، يار قديمي بودم ولي الان نميدونم ديگه چه کسي ميشم برات؟ چه نقشي دارم؟ چقدر خار شدم و مثل يه بدتر از غريبه باهام برخورد شد.


اول صبح بود که بهم زنگ زد و گفت که ديشب دعوا شده دوباره صبح هم سر عمل بيني و امضا نکردنش پشت بندش تو پيام دادي که ميخوام دادخواست بدم نميخوام به غريبه بگم اگه ميتوني کمکم کني بيا دنبالم اگه نمياي يکي رو پيدا مي کنم. گفتم ميام گفتي کليدا رو ازش بگيرم لباس بردارم براتون و خونه رو زير قيمت بذارم فروش.  رفتم مدارک و گرفتم و اومدم پيشت . 


گفتي ميخواد چي و ثابت کنه که براش اصلا مهم نيست؟ ؟ گفتم اونم گيج شده از کارات داره بال بال ميزنه گفتي تو چي و ميخواي ثابت کني که باهام همراه شدي و هرچي ميگم ميگي باشه!!؟؟!! گفتم اگه تصميمت و گرفتي پس حرف اثر نداره. پس ميام باهات


يادمه تو حرفات در مورد ع گفتي آدم به سگ هم که محبت کنه متوجه ميشه و بي چشم و رو نيست، يه دمي ت ميده   ميخوام برعکسش و راجع به خودم بگم که اگه يه سگي اينقدر دم ت بده و وفاداريش و ثابت کنه، حداقل صاحبش با فحش و بي محلي ولش نميکنه 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرهنگی اجتماعی Jessica Kristen آقای بلاگر مرکز زيبايي آوا بيوتي وبلاگ دیجیتال مارکتینگ آروند Erin پرواز