سلام سلام. سلام
چند لحظه پيش اين پيام و از وب دريافت کردم. :"فردا روز تولد دوست شما @من و تو است."
براي يادآوريه که بهونه خوبي باشه براي دوستي بيشتر! نميدونن که من هفته پيش تولدت و بهت تبريک گفتم ولي تو هنوز نديديش! نميدونن که چيزي نيست که بخوام فراموشش کنم و همه اعداد و رمزهام يه زماني تاريخ تولد ( تو ) بوده! چرا اصلا بايد کسي از رابطه من و تو خبر داشته باشه؟ چرا بايد کسي بدونه که ما چطور با هم آشنا شديم؟ چطور شب و روزامون باهم بود؟ صبح چشم وا نکرده و شب چشم نبسته منتظر سلام و شب بخير بوديم؟ اصلا چرا بايد کسي ميفهميد که همه دعاهامون براي هم شده بود؟ همه سفرها، تفريح ها، خريدها، مهموني ها، شادي ها، غم ها ، نگراني ها، بهونه ها و .
آره فقط من ميدونستم و ( تو ) . ما بوديم که با چشم با هم حرف ميزديم از سکوت هم حرف دل ميفهميديم از خنده و اخم و نگاه و بغض هم همه چي و ميخونديم
راستي چه زود تموم شد!! داره يازده سال ميشه ولي چه زود
الان ديگه مث قديما نيست همه چي فرق کرده نه خنده اي هست و نه خبري بارها شده توي خيابونا يا دم خونتون پايين پنجره يا دم کارت وايسادم تا ببينمت ولي. ديگه حتي صدام هم نميخواي بشنوي و فقط براي مطمئن شدن اينکه گوشي دستمه زنگ ميزني و قطع ميکني. همه چي فرق کرده تو دلت رفت جاي ديگه و مشکلات کاري کرد که ديگه (من) نباشم. نميگم مشکل از تو بوده خودت بارها گفتي ما تو رو به اين روزا انداختيم. مجبور شدي حرفت و محبتت و توجهت و از کسي ديگه بگيري وقتي ما غافل ازت شديم و براي حرفات اهميتي نداديم.
آره فردا روز تولد دوست من @من و تو هستش . دوستي که حتي نميشه ببينمش و يا براش هديه غافلگيرانه بفرستم و بازم خنده هاش و ببينم.
تولدت مبارک. هرکجايي خوش و خرم باشي و هميشه خندون
دوست قديمي ت. کسي که اينجا نوشت : روزهاي بي تو بودن را به تصوير ميکشم. شايد روزي بفهمي که چه کشيده ام.
درباره این سایت